.
سلسه مطالب فروش حرفه ای
فصل سوم: فروشنده حرفهای بودن لذت بخش تر است
اغلب کسانی که امروز در کار فروش هستند، این کار را دوست ندارند. چرا؟ برای اینکه کار فروش را به درستی انجام نمیدهند.
به چیزهای جالبی که انجام میدهید، قدری فکر کنید. ممکن است شما دوست داشته باشید تنیس، هندبال یا گلف بازی کنید، شنا یا ماهیگیری نمایید، آشپزی و نقاشی آب رنگ و یا کار دیگری انجام دهید. من مطمن هستم که شما از انجام این کارها هدفی دارید چون اگر غیر از این بود، لذتی نمیبردید.
این واقعیت در کار فروشندگی نیز وجود دارد. فروشندگی حرفه ای از شغل خود لذت میبرند و این کار روزانه برای آنها جالب است. بداید بدانید چه چیزی باعث این علاقه میشود و در مقابل چه چیزی باعث میشود که فروشندگان بی تجربه دچار زحمت و مشقت شوند.
افراد ماهر و با تجربه همگی از داشتن یک روش صحیح و دقیق سود میبرند و کارهای خود را به شانس و اقبال واگذار نمیکنند و ضمن اینکه از خود اتکایی و رضایت شغلی بهره میبرند، از موفقیت شغلی زیادی نیز برخوردارند.
اگر شما هر روز درجهت اندکی حرفهای شدن تلاش کنید. میتوانید تاثیری را که بر کارتان میگذارد ببینید. اگر هر روز در کار خود کمی پیشرفت داشته باشید، منتظر تاثیری باشید که این عمل بر تصور فروشندگی به عنوان یک گروه خواهد داشت. آیا قبول دارید که وقتی با مشتری جدید خود تماس میگیرید، او انتظار دارد که با یک فروشنده حرفهای و ماهر روبهرو شود؟ نه براساس تجربیات گذشته آنها در مورد فروشندگان.
شما فکر میکنید چند نفر از فروشندگانی که برای معرفی کالاهای خود با یک خریدار مصاحبه انجام میدهند، یک طرح جامع که شامل خوش آمدگویی و سپس معرفی امکانات کمپانی فروشنده میباشد، همراه خود دارند؟ و یا اینکه چند نفر از خریداران شما با فروشندگانی کا کردهاند که برای تامین آنچه مشتری میخواسته یا نیاز داشته سوالات جامع میپرسیدند و به گفتههای مشتری خود گوش فرا میدادند و سپس راه حلهای منطقی ارائه میکردند که مشکل گشای مسائل آنها باشد.
چند نفر از خریداران خود را به یاد میآورید که در ابتدای کار با فروشندگان در تماس بودهاند که در همه مراحل سعی داشتهاند رضایت مشتری را جلب کنند و از ابتدا فقط به فکر منافع شخصی و کمپانی خود نباشند؟
شما میتوانید نفس تازهای در این قشر فروشنده بدمید و با کمک های موثر، شاهد موفقیت خود و رضایت خریداران باشیسد و بتوانید با برآورده کردن خواستههای مطلوب آنها یک جو صمیمی و منطقی به وجود آورید.
در این مقاله شما روش قیمت گذاری مورد استفاده برای هر کلا را فرا میگیرد، روشی که توام با صداقت و پاکدامنی در تمام مراحل کار فروش میباشد. شما یاد میگیرید که چگونه وضعیت موجود را با نگاه کردن با حالات و چشمهای خریدار خود دریابید و با ارئه منطق و استدلال مناسب و خدمات مورد نظر مشتری، به یک موفقیت توام با سود سرشار دست پیدا کنید. بعد از مطالعه این کتاب، خواهید توانست با اتخاذ تصمیمات مختلف و روشهای مناسبی که موفقیت شغلی شما را تضمین میکند در شغل فروشندگی حرفهای خود کامیاب شوید.
فروشندگی هیچ اشکالی ندارد، تنها ایرادی که وجود دارد در ارتباط با 80 درصد فروشندة ناآزموده و غیر حرفهای است که تظاهر به فروشندگی میکنند. این کتاب با عنوان ((فروش حرفهای)) میتواند شما را از این 80 درصدی که دارای بازده کمی هستند جدا کرده و در زمره آن 20 درصد فروشنده حرفه ای موفق، که واقعا لیافت این شغل را دارند، قرار دهد.
شما نمیتوانید تجسم کنید که چند نفر از فروشندگان خجالتی، هنگامی که توسط یک فروشنده دیگر مورد خطاب قرار میگیرند، چقدر شرم زده میشوند و سعی میکنند که موضوع صحبت را به سرعت عوض کنند. یا اینکه تعدادی از این فروشندگان سعی میکنند با زیر لب صحبت کردن توجه مخاطب خود را به موضوع دیگری جلب کنند و یا اینکه بگویند من مسئول حسابداری هستم و یا چیزی که باعث شود تصویر ((یک شخص با چاق با لباس آبی)) در ذهن طرف مقابل تداعی نشود.
فکر میکنید اگر با یک لحن سرد و خشک با مشتری خئود صحبت کنید، خواهید توانست به او کمک کنید یا اطمینان او را جلب نمایید؟ بسیاری از فروشندگان که به محل کار خریداران خود مراجعه میکنند در وضعی هستند که کف دست آنها عرق کرده و گردن آنها به یک طرف خم شده است و از اینکه تنها شنونده باشند خوشحال میشوند و یا اینکه اکثر آنها دارای حالتهای عذرخواهانه و تدافعی هستند که همه این خصوصیات عوامل دافعه به شمار میروند.
علت چیست؟ آنها فکر میکنند که مجبورند با صحبت کردن در مورد یک کالا، آن را به مشتری بفروشند. یک فروشنده حرفهای میداند که دلیل حاضر شدن او در آن محل فقط ارائه خدمات است، حال آنکه طرف مقابل خریدار باشد یا نه.
پس در این شرایط او چگونه میتواند یک بازنده محسوب شود؟ او در هر صورت برنده است. اگر طرف خریدار کالا را بخرد، او توانسته است خدمتی ارائه کند و اگر خریدی هم صورت نگیرد. او یک فروشنده بوده است واین کالا مورد نیاز خریدار نبوده است. در هر حال یک فروشنده اصلا نمیتواند یک بازنده باشد. چون در هر دو صورت او ارائه خدمت کرده است.
اگر این فروشنده شما بودید و میدانستید که فقط برای ارائه خدمتی که در توان کمپانی شما میباشد اقدام میکنید، با سرافرازی و اعتماد به نفس وارد دفتر کار خریدار نمیشدید؟
موضوع جلسه بعد:
مشتریان چه چیزی را به شما نمیگویند!
منبع:
از کتاب فروش حرفه ای.
نوشته ی chitwood,Roy
علم فروشندگی و فرایند کامل فروش
[av_hr class=’default’ height=’50’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’50px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’30px’ custom_margin_bottom=’30px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’]
[av_iconlist position=’right’ iconlist_styling=’av-iconlist-small’ custom_title_size=” custom_content_size=” font_color=” custom_title=” custom_content=” color=” custom_bg=” custom_font=” custom_border=”]
[av_iconlist_item title=’هدف از اشتراک مقالات و مطالب تخصصی ‘ link=” linktarget=” linkelement=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’]
هدف از اشتراک مطالب و مقالات تخصصی در سایت زیگموند، آشنایی نمایندگی ها و عاملیت های فروش محصولات و کاغذ دیواری ها با مباحث تخصصی و پیشرفت دانش همکاران گرامی می باشد. امید است بتوانیم در این راستا گام های استواری را برداریم.
[/av_iconlist_item]
[/av_iconlist]
بدون دیدگاه